شرحی برزندگی  آنصرالله  مرادی  راکی مالملی

آنصرالله مرادی از کلانتران و بزرگان ونامداران تیره معظم وبزرگوار اولاد از طایفه با سخاوت راکی مالملی و فرزند ایل بختیاری وی نوه مرادخان راکی فرزند محمدعلی خان راکی ازصاحبان مکنت و جا در زمان زندیه درایل راکی باب بوده .،

مرادخان ازنامداران ایل راکی باب و ایل بختیاری دردوره حکومت قاجاریه بودند .

آنصرالله ازجمله سران بزرگی بودندکه همیشه در جهت اقتدار وپویایی وجود ایل بختیاری پیش قدم بودند وپای به پای خوانین بختیاری وسایر بزرگان بختیاری دراین امر مهم سهیم وسهم بسزایی داشتند وی از جمله کسانی بودند که به همراه دیگر بزرگان اولاد و معتمدان طایفه راکی مالملی با قیام یا جنبش ابوالقاسم خان بختیار را حمایت کردند ایشان از افراد تاثیر گذار در قیام مشروطه بودند ودر همین جریان وی از سال ۱۳۱۳ خورشیدی تااواخر سال ۱۳۲۰ خورشیدی به همراه دیگر خوانین وبزرگان بختیاری در زندان تهران بسر بردند ( جنبش ابوالقاسم خان بختیار فرزند لطفعلیخان امیر مفخم بختیاری و به طراح عملیات جنبش عموزاده اش علی اصغر خان بختیار فرزند شجاع محمدرضا خان سردارفاتح وبه فرماندهی مهراب خان عجمی بهداروند وحضور عظیم و خود جوش بزرگان ونامداران بختیاری وایل بزرگ بهمئی بوده )

آ نصرالله دراواخر سال ۱۳۲۰ خورشیدی از زندان آزاد وبه موطن گرمسیری خود ایوه واقع درقریه دراره بازگشتند و با این عمر با عزت وخدمت به ایل بختیاری سرانجام در سال ۱۳۴۲ خورشیدی در ولات ییلاقی خود بیرگان از توابع شهرستان کوهرنگ دارفانی را وداع گفتند ودرهمان محل به خاک سپرده شد .

روحش شاد و یادش گرامی

گوینده آلطف الله مرادی نوه ایشان

یادی از شاعر بزرگ سید علی صالحی ( شاعر موج ناب)

اثر استاد صالحی" بختیاری یعنی صخره های فلک فرسای زاگرس مرگ ندارد من هم بختیاری ام روح نامیرای زاگرس در جان تک تک ما تکثیر شده است"

سید علی صالحی در فرودرین ماه 1334 در خانواده ای کشاورز بنه سید محمد مرغاب شهرستان ایذه پا به عرصه وجود گذاشت  که بعدها در عرصه ادبیات ایران عالی درخشید واز نام آوران وتاثیر کذاران عرصه ی ادبیات جهانی شد.سید علی صالحی از سادات سید صالح از تبار چهار لنگ بختیاری ودر خانواده ای که عشق و علاقه زیادی به شاهنامه داشتند استقلال یافت .

بعداز کوچ از مرغاب ایذه ساکن مسحدسلیمان گردید ودوره تحصیلات خود را به پایان زسانید ایشان بعد از اخذ دیپلم در خوزستان ادامه کار داد و سپس در سال 1358 خورشیدی به تهران کوچ نمود وبه عرصه کانون نویسندگان ایران پیوست ودر این کانون به عنوان دبیر اصلی کانون نویسندگان مشغول بکار گردید ........پایان

آبهمن علاالدین

 

آبهمن علاالدین ملقب به مسعود بختیاری بهتر بگوییم کوک تاراز، از طایفه علاالدین وند ازایل بهداروند بودند که در 20 مهرماه سال 1319 خورشیدی در منطقه لالی از توابع شهرستان مسجدسلیمان دیده به جهان گشود. وی دوران دبستان را در مدرسه فردوسی ودوران دبیرستان رادر دبیرستان امیکبیر مسجدسلیمان سپری نمود. بهمن علاالدین پس از سالها خدمت در آموزش وپرورش وتدریس در مدرسه ای ایذه وباغملک ومدرسه راهنمایی ماندانا اهواز در مهرماه سال 1373خورشیدی باز نشسته شد ودر سال 1379 خورشیدی به شهرستان کرج نقل ومکان نمود......

آبهمن علاالدین ازسال 1350خورشیدی در کنار شغل معلمی همکاری خودرا با رادیو اهواز آغاز نمود وبا همراهی منصور قنادپور نوازنده سنتور که شیوه نوازندگی وتنظیم ارکستری اش بسیار متاثر از پایور بود رابه دوگویش فارسی وبختیاری ارائه داد.آن زمان قالب این اثار از رادیو پخش می شد وبه شکل امروز چندان اثری در قالب کاست رسمی وارد بازار نمی شد ولی نوارهای بط خصوصی به فراوانی در میان بختیاریها دست به دست می گشت. علاالدین درهمان زمان چند ترانه عامه پسند به زبان فارسی نیز خواند بنام "گلهای کاغذی " که در مقایسه باآثار مشابه امروزی یک سروگردن بالاتر بودند . پس از اقلاب نیز در سال 1365 خورشیدی نخستین نوار شرکتی وی با نام "مال کنون" به بازار موسیقی آمد ، شش سال بعد دومین کار او بانام "هی جار" وباز هم با آهنگسازی عطاالله جنگوک روانه بازار شد .

وی پس از این دو اثرشاخص خود سه اثر دیگر بنامهای "آستاره" "برافتو" "تاراز" را به علاقمندان موسیقی بختیاری ارائه داد. بهمن علاالدین علاوه بر آواز خوانی قدرت آهنگسازی نیز داشت وخیلی از ترانه های ماندگار وی زاییده ذهن خلایق اوست. اوبرمقامهای موسیقی بختیاری و آوازهای بختیاری بطور کامل مسالط بود وهمه شعرها تصنیف ها وملودیهای موجود در آثارش ساخته اوست. تسلطش بر ادبیات فارسی بختیاری وهمین طور برخورداری از ذوق شعری به او امکان داده بود تاکلام بسیاری از ترانه هایش را خود بسراید ، مانن ترانه "تنگ بلور" که در سال 1351 خورشیدی با همراهی ارکستر رادیو اهواز به سرپرستی قناد پور خواند ایشان آخرین برنامه هنری خود واجرای موسیقی اصی بختیاری را در چندین شهر ایران اجرا نمود که آواز روز موسیقی گردید. وبالاخره حنجره مخملین وطللئی سلطان آواز وستاره ایل آفتاب بی بدیل بختیاری در شامگاه پنجشنبه 11 اذرماه 1385 خورشیدی خاموش وهمه دوستداران خودرا در ماتمی عظیم فرو برد .

روشن ترین ستاره ایلم عروج نمود                    خوشبوترین شکوفه ی این باغ جان سپرد

در خاطرات سبز بهار آشیان گرفت                    دردا که روح باغ مارا خزان گرفت .

 

     " صدایش ماندگار در ایلمان"